آنتروپومورفیزم، آنالیز و تصحیح علمی

 

 


 

نقطه آغاز

در واقع در ابتدایی ترین شکل کاملن ساده و قابل فهم برای عموم، نسبت دادن خصوصیت و وی‍ژگی‌های شخصیتی و روانی انسانی به حیوانات یا سایر موجودات و اشیا است. 

تجلی نوع غربی آنتروپومورفیزم[1] را می توان در فیلم های انیمیشن مانند شیر شاه[2] در صنعت فیلم سازی آمریکا، مشاهده نمود، اما مورد بسیار قدیمی تر آن در کتاب کلیله و دمنه[3] یافت می شود. مولف این اثر را برخی از محققین، شخصی به نام ویشنا سرمای هندی می دانند. این در حالی است که برخی دیگر از محققین، این کتاب را شاهکار برزویه، پزشک نامدار و مشهور دربار خسرو انوشیروان ساسانی می دانند و معتقدند که نام کتاب کلیلک و دمنک بوده است. 

در منابع آلمانی از برزویه به عنوان مترجم این اثر از زبان سانسکریت به زبان فارسی میانه یا فارسی پهلوی در قرن ششم میلادی یاد می شود. بر طبق همین اسناد، برزویه با اضافه کردن مسائل زیادی بر آن کتاب، بر غنی تر شدن و ارزشمندی آن  افزوده است.

اگر ادعای این سند را بپذیریم، باید گفت، این کتاب کاری مشترک از متفکران هندی در امپراتوری کوشانا یا کوشان [4] و برزویه این پزشک نامدار در امپراتوری ساسانیان  بوده است. [سند اول] 

 لازم است بدانیم که هم رودکی و هم فردوسی در مورد این کتاب اشعار زیادی را سروده اند.

 

مراحل میانی

در ادبیات و عُرفیات پرمحتوای ایرانزمین، آنتروپومورفیزم جنبه عمیق تری به خود می گیرد و صفات انسانی بر اساس خصوصیات ظاهری حیوانات، به آنها نسبت داده می شود. برای مثال با مشاهده تغییر رنگ در ناحیه گلوی یک بوقلمو در وضعیت های خاص، انسان هایی که بر حسب منافع خود تغییر عقیده می دهند، بوقلمو صفت  نامیده می شوند. از انواع دیگر، می توان به مورچه صفت نامیدن یک انسان بر اساس حرص و طمع مورچه و یا نسبت دادن شجاعت شیر و زیرکی روباه به افرادی دیگر نام برد.[سند دوم ]

در اینجا باید به یک امر مهم توجه نمود، و آن این است که جهت انتقال و نسبت دادن یک صفت در منابع غربی، از انسان به حیوان است، یعنی انسان را دارای آن صفت می دانند و آن را به یک حیوان خاص نسبت می دهند. این درحالی می باشد که در منابع شرقی، جهت متافور [5] از حیوان به انسان است، اما تنها با در نظر گرفتن خصوصیات ظاهر آن حیوان و گروه انسان هایی که آن صفت بر آنها قابل انطباق است. علیرغم آن، در طول تاریخ توضیحی علمی و منطقی برای این امر ارائه نشده است.  [سند سوم، چهارم و پنجم ] 

بطورکلی می توان ادعا نمود که متافور همان استعاره است که در فرهنگ شرق و غرب، آنطور که گفته شد، با کمی تفاوت در دیدگاه ها، بکار می رود. اما چیزی که برای ما در این مقاله از اهمیت کلیدی برخوردار می باشد، پاسخ به این سوال است که:

" آیا آنطور که توده مردم و یا حتی افرادی با سطح سواد بالاتر می پندارند، استفاده از چنین تشبیهات، فقط بر حسب تدقیق در حرکات ظاهری حیوانات بوده است؟ اگر چنین است، ریشه این صفات در انسان از کجاست؟ برای مثال چرا صفت خساست در برخی و صفت شجاعت در برخی دیگر کاملن مشهود است. تفاوت انسانها از نظر شدت و ضعف این یا آن صفت از کجا نشئت می گیرد؟. "

 

پاسخ به این سوالات اساسی، نه تنها در شکستن سدی که هم اکنون در مقابل درک بیولوژیک ما از نحوه صحیح کارکرد بدن فیزیکی انسان بوجود آمده کمک می کند، بلکه در فهم آنچه در روان یک انسان می گذرد نیز نقش تعیین کننده ای را ایفا می کند. [سند ششم]  

 

نقطه پایانی

در روند توضیحاتی که استاد الهی بطور علمی از نحوه تبدیلات و دگرگونی در سطوح مختلف موجودات سیاره زمین، از جماد به گیاه، از گیاه به حیوان و از آنجا به تشکیل یک انسان ارائه می دهند، متوجه می شویم که آن صفاتی که فلاسفه و ادیبان آنها را مختص انسان می دانند که در روند ایجاد متافورها به حیوانات نسبت داده می شوند، در واقع از حیوانات به انسان انتقال یافته اند. این بدان مفهوم است، زمانی که شما از زیرکی روباه و یا طمع مورچه صحبت می کنید، در واقع از صفاتی یاد می کنید که مربوط می شوند به یک روند تجمع مغناطیسی کوانتمی (به تعریف ما)، از تعداد بسیار زیادی از انواع صفات مختلف خالص و زیربنائی حیوانی که در ایجاد یک روح بشری، در لحظه لقاح و تبدیل آن به یک جنین، در کنش و واکنش می باشند. این ذرات کوانتمی یا صفات اولیه و غیرترکیبی را ما « کوانتومگنتیک » نامیده در بخش «علوم تلفیقی» تشریح نمودیم.               [سند هفتم، هشتم، نهم ، دهم و یازدهم]

به کوتاه کلام، اگر آنچه عنوان شد بوسیله دانشمندان، مورد تدقیق قرار گیرد، آنها نیز تدریجن به این عقیده خواهند رسید که معضلات بسیار بزرگی در شناخت انسان و همه علومی که به هر دو بعد سایکولوژیک[6] و فیزیولوژیک[7] این موجود پیچیده مربوط است حل شده است. تنها پس از درک این آموزه های بی نظیر است که علوم انسانی در زمینه های مختلف، از جمله پزشکی و روان شناسی امکان یک جهش خارق العاده را خواهند یافت.

با سپاس از مطالعه این مقاله



تحقیق و پژوهش: فرامرز تابش

کد مقاله در آرشیو پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان:

Hkjv,#,l,vtdcl_vdai dhfd , jpwdp ugld 




اسناد:

سند اول: 

[ Johannes Niehoff-Panagiotidis: Übersetzung und Rezeption. Die byzantinisch-neugriechischen und altspanischen Versionen von 'Kalîla wa Dimna'. Dr. L. Reichert, Wiesbaden 2003, S. 9. ]

سند دوم:

[ در آثار استاد الهی به ویژه در کتاب آثار الحق، فصل پانزدهم تحت عنوان "خواص موجودات و حِکَم" به بسیاری از این خصوصیات حیوانات اشاره شده است.]

سند سوم:

 [مقاله «مرحله حیوانی» و همینطور مقاله «جمع بندی مرحله حیوانی»]

سند چهارم:

[مقاله «معادلات مرحله حیوانی»]

سند  پنجم: 

[مقلات دیگر در بخش «علوم تلفیقی»]

سند ششم:

[ مقالات بخش «علوم تلفیقی»]

سند هفتم:

[مقاله «مرحله جمادی»]

 سند هشتم:

[مقاله «مرحله گیاهی»]

سند  نهم:

[مقاله «مرحله حیوانی»]

سند دهم:

[مقاله «مرحله انسانی»]

سند یازدهم:

[مقاله « ظهور صفات و کاراکترهای غریزی »]

 

زیرنویس ها:

 A[1]Anthropomorphism

I[2]The Lion King

I[3]Kalīla wa-Dimna or Kelileh va demneh 

I[4]Empire Kushan       

I[5]Metaphor

[6] بعد روانی

[7]بعد بدن فیزیکی


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر