ارتباط موسیقی و روح- قسمت دوم(آخر)

 

س-استاد و موسیقیدانان بزرگ ایران 
استاد با اساتید نامدار موسیقی سنتی ایران از جمله ابوالحسن صبا دوستی و مراوده داشت و از وی سه تار و ویولون را تعلیم گرفت. درویش خان ، یکی دیگر از استاتید بزرگ موسیقی سنتی ایران به وی ساز تار را آموخت .س
در مورد آشنایی دیگر اساتید برجسته موسیقی سنتی ایران با استاد الهی، پرفسور ژان دورینگ، موسیقی دان ، شرق شناس و مدیر بخش تحقیقات در مرکز ملی تحقیقات علمی پاریس، می نویسد:س

س " در سال ۱۳۳۸ بود که موسی معروفی ، یکی از اساتید بلند مرتبه موسیقی ایرانی ، هنر تنبور استاد را کشف کرد. معروفی در مقاله ای از انقلاب درونی ای که پس از شنیدن موسیقی استاد به او دست داده بود، سخن گفت. سخنان معروفی ، اشتیاق موسیقی دانان و شیفتگان موسیقی را که می خواستند با این استاد بی همتای موسیقی آشنا شوند جلب کرد و به تدریج منزل استاد محل تردد هنرمندان نامی شد. در میان آنها باید از نظریه پرداز موسیقی و آهنگ ساز معروف ، روح الله خالقی (متوفای ۱۳۴۳) نام برد که در آن دوره مدیر هنرستان ملی موسیقی بود. از جمله آثار خالقی «سرگذشت موسیقی ایران» که در آن از استاد و موسیقی اش چنین یاد می کند:س

س "در تهران یکی از قضات محترم دادگستری که شاید نخواهد نامش را ذکر کنم این ساز را در نهایت خوبی می نوازد و نواهای قدیم موسیقی کرد را که خود بحث جداگانه ایاست در کمال زیبایی اجرا می کند. اسامی نغمات، تمامن فارسی خالص است و کمتر به موسیقی امروز شباهت دارد. "س

علاوه بر موسیقیدانان ایرانی، تا آ نجا که من می دانم حداقل دو موسیقیدان برجسته جهانی موسیقی استاد الهی را ستوده اند. یهودی منوهین طی اقامت خود در ایران، با استاد ملاقاتی داشته و از موسیقی وی لذت برده است. او در مورد موسیقی استاد الهی می گوید:س 

یهودی منوهین : س
س " کاملن تحت تأثیر قرار گرفتم ، چون این موسیقیدان خارق العاده توانست تنش و تمرکزی که هرگز تصور نمی کردم امکان داشته باشد را درمحدوده کوچک فواصل چهارم و پنجم حفظ کند . توانایی حفظ جاذبه موسیقایی در محدوده چنین فاصله کوچکی به نظرم کاری خارق العاده بود . من هرگز چنین چیزی نشنیده بودم . اولین بار بود که چنین اثری را تجربه می کردم . موسیقی بسیار حساس، بسیار توانا و در عین حال بسیار دقیق و نابی بود . آنچه را می شنیدم نمی توانستم باورکنم . » س

شخصیت دیگر، کارئوگراف [1] برجسته، موریس بژار[2] است که پس از شنیدن موسیقی وی، حالات معنویی را که به او دست داده بود چنین توصیف نموده است: س

موریس بژار :س
س " استاد الهی خود موسیقیدان خارق العاده ای بود . او برای من موسیقی نواخت و من با آن موسیقی رقصیدم . من نمی توانم با کلمات، آن چیزی را که شنیدم و احساس کردم بیان کنم . این تغییر شگرفی در زندگی من ، در وجود من و در اندیشه من ایجاد کرد . »س

 دورینگ در کتاب «روح نغمات، موسیقی استاد الهی» در ارتباط با اثرات موسیقی استاد الهی ، نقل قولی را از دکتر تفضلی که از او به عنوان یک موسیقی شناس آگاه، ادیب و دانشمند معروف یاد می کند، بازتاب می دهد. این نقل قول، توصیفی است از مجلس ذکری که در آن استاد الهی، قطعه ای را با تنبور می نوازد. طبق ادعای دورینگ، تفضلی خود، جزو جمع نشین نبوده است و آنچه دیده و شنیده را به صورت زیر توصیف نموده است.س

س " حضرت الهی تنبور را بدست گرفتند......در فضای نیمه تاریک اتاق....عده ای با آهنگ تنبور ..... سر خود را تکان می دهند و به راست و چپ خم می کنند و چیزی می گویند. این صداها و حرکات، بر شور و گرمی مجلس می افزاید و همه را به وجد و حال می آورد.....صدای تنبور حضرت الهی که پرصداتر و پرشورتر شده بود و بخصوص ضرب عجیبی داشت، به گوش می رسید و در اتاق طنین می افکند.....در فضای نیمه تاریک اتاق خطوط متحرکی ترسیم می شد که به هم می پیوست و موج میزد. ...بعضی دستهای خود را به وضع خاصی تکان می دادند.... و عبارات و فریادهای دیگری که درست مفهوم نمی شد بر زبان می آوردند. دیگر صحبت مجلس حال نبود، دریایی متلاطم و طوفانی موج می زد و بالا می گرفت. شور و التهابی سهمگین همه را فراگرفته بود... حال خود حضرت الهی از همه عجیب تر بود. در فضای سایه روشن اتاق، قیافه نورانی ایشان هیبت خاصی داشت و به کشتی بانی می ماندند که در دریای متلاطم، سکان کشتی طوفان زده ای را در دست دارند و ..... می خواهند آن را به سرمنزل مقصود برسانند.س
چراغ ها را روشن کردند.....تا لحظه ای چند، کسی یارای تکلم نداشت و به سکوت گذشت. فضای اتاق منور بود و روحانیتی داشت.... بوی عطر به مشام می رسید و دماغ مجلس روحانیان را معطر می ساخت." (ژان دورینگ-روح نغمات- صفحات ۱۷۰و۱۷۱ )س

در بخش دیگری از همان کتاب، دورینگ خاطره ای از ژاله صبا، دختر یکی از بزرگترین استوانهای موسیقی سنتی ایران یعنی ابوالحسن صبا را بازتاب می دهد. در این نقل قول نیز بار دیگر به اثرات شگرف موسیقی شفابخش استاد الهی برمی خوریم.س

س " وقتی برای اولین بار موسیقی استاد را شنیدم، از نظر جسمانی و روانی سخت بیمار بودم. با این وجود، حال خوشی احساس کردم و نیرویی شدید و ناگهانی تمام وجودم را انباشت. این نیرو به حدی بود که از صندلی ام به جلو پرتاب شدم. پدر من استاد موسیقی ایرانی بود و من بخوبی موسیقی سنتی را می شناختم. اما آنچه آن لحظه می شنیدم، شبیه به هیچ چیزی که تا آن موقع به عنوان موسیقی می شناختم نبود. از استاد پرسیدم این چه نوع موسیقی است؟ او جواب داد:س
آنرا یک موسیقی ملکوتی بدان، پدر تو روح بزرگی داشت و هر وقت من برایش می زدم، از چشمانش اشک فرو می ریخت و احساس غم عمیقی به او دست می داد. او اغلب ، سیرهای واقعی از عالم معنا داشت.س
پدر من احترام زیادی برای استاد قائل بود و همیشه درباره استاد با مادرم صحبت می کرد.س
اولین باری که من آهنگ شیخ امیری را شنیدم، چنان منقلب شدم که استاد آهنگ را قطع کرد و قطعه ای دیگر نواخت. پیش می آمد که حالت او در هنگام نواختن قطعات مختلف تغییر می کرد. می گفت هر یک از این آهنگها در ارتباط با طبقات مختلف آسمان است. موسیقی او برای من منبع شادی و شعفی غیرقابل وصف بود، و این حالت تا چند ساعت بعد از موسیقی او، ادامه می یافت." (ژان دورینگ - روح نغمات- صفحات ۱۴۵ و ۱۴۶)س

در کتاب نامبرده شده فوق، دورینگ نقل قولهای دیگری از افراد مختلف در مورد موسیقی استاد الهی بازتاب داده است . از این میان در این مقاله تنها به یک مورد دیگر       می پردازیم. به خوانندگانی که طالب کسب اطلاعاتی کامل در این مورد می باشند توصیه می شود به کتاب مذکور مراجعه نمایند.س

این نقل قول مربوط می شود به یک خانم فرانسوی با نام اختصاری د. الف. که در یکی از مجالس ذکر استاد الهی شرکت داشته است.س
س " اولین باری که من تنبور استاد را شنیدم، پائیز سال ۱۳۴۱ بود. با این که اصل و فرهنگ من فرانسوی است، اما این موسیقی فورن تاثیر عمیقی روی من گذاشت. موسیقی او به نظرم درهم پیچیده و بشدت متراکم می رسید و در من پژواکی ایجاد کرد که هنوز هم نمی توانم آن را تجزیه و تحلیل کنم. من با اینکه نسبت به معنویت کاملن بی اطلاع بودم، ولی با این همه این موسیقی را مثل یک مائده بهشتی می چشیدم. هر بار که می دیدم استاد سازش را برداشته، تمام بدنم به ارتعاش می آمد. این موسیقی باعث  می شد که مفاهیم عظیم ، و اول از همه، مفهوم خداوند را کشف کنم. موسیقی او مرا واداشت تا از نزدیک ، اگر بشود گفت به وسیله روح ، مفهوم «معجزه» را درک کنم. این موسیقی قدرت خاصی روی من داشت. من خود را رها می کردم تا مرا با خود ببرد. استاد میگفت: تنبور حرف می زند، به آن گوش بدهید. من به آن گوش میدادم و با اینکه در مورد موسیقی تبحر و دانش نداشتم، زبان آن را می فهمیدم. این ساز از عظمت خدا، و از کوچکی من سخن می گفت." (ژان دورینگ - روح نغمات- صفحات ۱۴۸)س

س -رقص مولوی با طنبور استاد
مولانا جلالدین محمد بلخی (رومی) شاعر و عارف مشهور قرن هفتم هجری قمری می باشد که آوازه شخصیت و دیوان اشعار او عالم گیر است و حتی در جهان غرب نیز کمتر کسی است که او را نشناسد. گذشته از عرفان وی که در اشعار او جلوه گر می باشد. رقص سماع وی هنوز هم عده زیادی از دراویش وی را مشغول خود ساخته و هر ساله هزاران توریست را به قونیه می کشاند تا شاهد این رقص عرفانی باشند. س

تولد مولوی را به سال ۶۰۴  و رحلت او را ۶۷۲هجری قمری ثبت نموده اند اما این زمان دقیق نیست و وی بیش از هشتاد سال زندگی نموده است. در هر حال در همه اسنادی که در مورد زندگی و حالات روحی وی بجا مانده است، به امر سماع وی در حالتهای جذبه عشق الهی اشاره شده است. گویا وی این حالات عاشقانه عرفانی را تا اواخر عمر پر بار خود نیز حفظ نموده است.س

استاد الهی در مورد گفتگویی که در بُعدی غیر مادی، در عالم معنا، با مولانا داشته است چنین می گوید:س

س  " یک وقت از مولانا پرسیدم، کیفیت رقصت را برایم بگو که چگونه در هشتاد سالگی آنچنان جست و خیز می کردی؟ جواب داد: « طنبورتان را بزنید تا ببینید چطور رقص می کنم » . گفتم: مگر تو هم طنبور مرا می شناسی؟ جواب داد: « من همیشه به آن گوش می دهم ». " (آثار الحق اول. گفتار ۱۹۸۱ ) س

در اینجا باید به یک نکته مهم توجه داشت و آن اینکه مولوی بیش از هشت قرن پیش از دنیا رفته است، حال آنکه استاد الهی ۴۴ سال پیش رحلت نمود. از اینرو می توان پی برد که این دیدار در عالمی دیگر رخ داده است. از این نوع وقایع و ملاقاتهای معنوی در ابعاد دیگر، در همه ادیان و شاخه های عرفان حقیقی، گزارشات متعددی در دست         می باشند.س 

برای حسن ختام این مقاله مختصر، نظر خوانندگان را به یک گفتار از استاد در مورد تنبورنوازی خود ایشان، جلب می نمایم.س
 س  " قطعات طنبوری که من میزنم، شاهکار هنری و عرفانی و معنوی هر سه در آنها هست. مگر جهان دیگر بیاید و نورعلی دیگر بیاید تا این قطعات را بنوازد. " (استاد الهی -آثار الحق ۱، گفتار ۲۰۳۱ )س
پایان قسمت آخر
....................................................................
لغات متن:س
 [1](choreograph)س
 [2] (Maurice Béjart)س
....................................................................
تحقیق و پژوهش: فرامرز تابش
منبع: بر گرفته از کتاب « دانشگاه سیرکمال استاد الهی »، نویسنده: فرامرز تابش
منابع مورد استفاده در متن:س
آثار استاد الهی
و همچنین، کتاب «روح نغمات موسیقی استاد الهی»س
نویسنده: ژان دورینگ

کد ثبت در آرشیو فصلنامه اندیشه آنلاین آلمان: س
hvjfhx l,sdrd , v,p-rslj n,l-Hov

در یوتوب                                                                           
برای مشاهده فیلم ویدئویی این مقاله، اینجا کلیک کنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر